نشاني ام را براي تو مي نويسم
در عصرهاي انتظار،به حوالي بي كسي قدم بگذار!
خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي تنهايي شو!
كلبه ي غريبي ام را پيدا كن!
كنار بيد مجنون خزان زده وكنار مرداب آرزوهاي رنگي ام!
در كلبه را باز كن و به سراغ بغض خيس پنجره برو!
حرير غمش را كنار بزن!
مرا خواهي ديد با بغضي كويري كه غرق عصاره ي انتظار است!
پشت ديوار درد هايم نشسته ام !!!