• وبلاگ : (روياي لبخند) به نام تکسوار آسمونها
  • يادداشت : زندگي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 91 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    گاهي كه دلم

    به اندازه تمام غروبها مي گيرد

    چشمهايم را فراموش مي كنم

    اما دريغ كه گريه ي دستانم نيز مرا به تو نمي رساند

    من از تراكم سياه ابرها مي ترسم و هيچ كس

    مهربانتر از گنجشكهاي كوچك كوچه هاي كودكي ام نيست

    و كسي دلهره هاي بزرگ قلب كوچكم را نمي شناسد

    و يا كابوسهاي شبانه ام را نمي داند

    با اين همه ، نازنين ، اين تمام واقعه نيست

    از دل هر كوه كوره راهي مي گذرد

    و هر اقيانوس به ساحلي مي رسد

    و شبي نيست كه طلوع سپيده اي در پايانش نباشد

    سلام

    خوبي !!!! مطلبت خيلي تكان دهنده بود ، آفرين