گفتم دل و دين بر سر کارت کردمهر چيز که داشتم نثارت کردمگفتا تو که باشي که کني يا نکنيآن من بودم که بيقرارت کردمشمع داني به دم مرگ به پروانه چه گفت؟گفت اي عاشق بيچاره فراموش شويسوخت پروانه ولي خوب جوابش را دادگفت طولي نکشد نيز تو خاموش شوي