چقدر آروم قلب هزار دريچه ي منو تصرف كردي ، و چه آسون همه بهونه هام رو يكي كردي … كي گفت اگه بري عشقتم ميبري؟ تو رفتي و هر روز ديوونه تر شدم واسه شنيدن زنگ صدات … سنگيني نفسهات … و اون احساس بي ثبات …
دفتر بي خطم با خط هايي پريشان منتظر است دستي او را ورق بزند …