امشب هم براي تو مي نويسم ...
آري تو ، باز هم تو ، فقط تو ...
براي تو که آبي ترين ، آبي ها هستي ...
کلامم تلخ است ، روزگار و قلمم تلخ تر .
هر چه در دفترم نوشتم مشق درد بود ،
اما نوبت تو که رسيد ، شيرين شيرين شد
اصلا تو يک معماي هميشه تازه و شيريني
ناشناخته، دوست داشتني ...
مثل عشق ، مثل درخت ...
پس خوشا به حال من که باز امشب از تو
و براي تو مي نويسم ...