• وبلاگ : (روياي لبخند) به نام تکسوار آسمونها
  • يادداشت : چرا عاشق نباشم ؟؟؟
  • نظرات : 5 خصوصي ، 78 عمومي

    • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + پسر مشرقي 

    من در جاده ام ، ولي هنوز تو را نيافته ام ،

    نمي دانم با پيمودن کدام جاده ،

    کدام راه ..

    به توخواهم رسيد !

    پس همچنان خواهم رفت ،

    تا تمام جاده ها ، در جستجوي تو ...

    + نـــــو &#1740;ـــــد 

    سلام

    بلاگ قشنگي داري... مطالب جالبي بود

    موفق باشي....

    + مرتضي احمدي 

    من در اين دنيا دو چيز ميخواهم :


    يكي تو


    وديگري خوشبختي تو


    + مرتضي احمدي 

    سلام اين وب لاگ تك تك تك

    + نيكا 
    من شكست خوردم چون عشق را با ماشين حساب تو نسنجيدم، شكست خوردم چون مثل تو عشق برايم ابزار نبود. شكست را نفهميدم چون عاشقي برايم بازي نبود. من دنبال حريف نبودم مثل تو. من دنبال همراه بودم نه مثل تو، عشق برايم همراهي بود در كنارم ،نه حريفي در برابرم.

    نيامده بودم بجنگم. نيامده بودم اثبات كنم كه از تو قويترم. اين همه سال و ماه نيامده بودم كه راه آمده را تنها باز گردم.

    موفق باشي
    + نگار 

    سلام مريم جون شعرات خيلي قشنگن حس عجيبي رو به من مي دن يك جور حس دوست داشتن همراه دل تنگي .

    + دنيل 

    سلام

    دكتر محمود مقدوني كمر به نابودي ايران بسته كاري كه اسكندر احمدي ناد نتوانست تا پايان انجام دهد .

    بالاخره سد سيوند هم آبگيري شد نظر مردم و حرفاشون هم كشك .

    عمر ظلم كوتاه است .

    پاينده باشي

    + eldayaghi 

    سلامخوبي عزيزم ؟

    آپت حرف نداره نمي دونم چي بگم

    خيلي خوب بود

    قربونت موفق باشي

    ارش اتن يونان

    + eldayaghi 



    در دست گلي دارم ، اينبار که مي آيم


    کانرا به تو بسپارم ، اينبار که مي آيم


    در بسته نخواهد ماند ، بگذار کليدش را


    در دست تو بسپارم ، اينبار که مي آيم


    هم هر کس و هر چيز ، جز عشق تو پالوده است


    از صفحه پندارم ، اينبار که مي آيم


    خواهي اگر سنجي ، مي سنج که جز مهرت


    از هر چه سبکبارم ، اينبار که مي آيم


    سقفم ندهي باري ، جايي بسپار، آري


    در سايه ديوارم ، اينبار که مي آيم


    باور کن از آن تصوير آن خستگي ، آن تخدير


    بيزارم و بيزارم ، اينبار که مي آيم


    ديروز بهل جانا! با تو همه از فردا


    يک سينه سخن دارم ، اينبار که مي آيم



    تا صبحدم


    تا صبحدم به ياد تو شب را قدم زدم


    آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم



    با آسمان مفاخره کرديم تا سحر


    او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم



    او با شهاب بر شب تب کرده خط کشيد


    من برق چشم ملتهبت را رقم زدم



    تا کور سوي اخترکان بشکند همه


    از نام تو به بام افق ها ،‌ علم زدم



    با وامي از نگاه تو خورشيد هاي شب


    نظم قديم شام و سحر را به هم زدم



    هر نامه را به نام و به عنوان هر که بود


    تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم



    تا عشق چون نسيم به خاکسترم وزد


    شک از تو وام کردم و در باورم زدم



    از شادي ام مپرس که من نيز در ازل


    همراه خواجه قرعه ي قسمت به غم زدم
    + علي(ادمكها) 

    سلام خوبيد؟چه خبرا...ديگه تحويل نميگيريا...كم پيدا شدي...واقعا جلمه ي قشنگي رو انتخاب كردي..و جا واسه بحث زياد داره اما خيلي ام باهاش موافق نيستم..اما جذاب و قابل بحثه..حرفهاي قابل بحث خيلي جالب و با ارزش هستن.///راستي گروه پارسي فكر .نقد وبلاگ ادمكهارو راه انداخته كه با مراجعه به پارسي يارم ميتوني وارد نقد و بررسي وبلاگ ادمكها بشي..از طريق صفحه اول پارسي بلاگ سمت راستهم ميتوني تشريف بياري.خوشحال ميشم شركت كني...شاد باشيدو پاينده

    + علي(ادمكها) 

    زندگي ، آنچه زيسته ايم نيست بلكه آن چيزي است كه بياد مي آوريم تا روايتش كنيم ....!!!

    + علي(ادمكها) 

    زندگي ، آنچه زيسته ايم نيست بلكه آن چيزي است كه بياد مي آوريم تا روايتش كنيم ....!!!

    + پسر مشرقي 

    تنهائي دوباره ...

    سکوت دوباره ...

    دوباره من ويک دنيا خاطره ...

    دوباره دلم تنگ است ، دوباره تنها شده ام .

    به اندازه غم يک گل پژ مرده ، به اندازه يک

    دشت باران نخورده

    به اندازه سوز و تب ، به اندازه اندوه

    يک مرغ قفسي ،

    نم اشک را حس کرده دوباره صورتم ،

    دوباره باران را به انتظار نشسته ام ...

    دوباره درد را به مداوا نشسته ام ،

    دوباره دلشوره به دل نهفته ام ...

    دوباره مي خواهم به سوي تو بيايم ،

    دوباره دلم هواي تو را کرده ...

    + پسر مشرقي 

    سلام گل مريم

    خوبي عزيزم ؟

    آپت حرف نداره عزيزم ، من که نمي دونم چي بگم ، چون عالي نوشتي

    خيلي خيلي خوب بود

    اميدوارم وبلاگت هميشه همينطورکه هست زيبا باشه

    که البته با مطالب خيلي خوبي که مي نويسي مطمئنم همينطوره

    .

    .

    .

    شاد ِ شاد باشي (هميشه)

     <      1   2   3   4   5    >>    >