وبلاگ :
(روياي لبخند) به نام تکسوار آسمونها
يادداشت :
سفر
نظرات :
1
خصوصي ،
82
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
احمد
هرزمان تنها شدم از شعر ياري ساختم
همچو نقاشان زهر نقش نگاري ساختم
در خزان سرزد طبعم واژه هاي رنگ رنگ
واژه ها گل کرد واز گلها بهاري ساختم
اي بساشبها که من باآب ورنگ اشک خويش
از سر شب تا سپيده شاهکاري ساختم
نورمه راريختم در بستر رود خيال وزچنين رود بلورين ،
آبشاري ساختم
عشق را بردم ميان اختران وزاشکشان
در مسير کهکشانها جويباري ساختم
تا که پروين تن بشويد نيم شب در جام نور
در خيال از روشنائي ، چشمه ساري ساختم ......