دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را به ميهماني گلهاي باغ مي آورد دلم براي کسي تنگ است که چشمهاي قشنگش را به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت و شعرهاي خوشي چون پرنده ها ميخواند دلم براي کسي تنگ است که همچو کودک معصومي دلش براي دلم مي سوخت و مهرباني را نثار من مي کرد...