• وبلاگ : (روياي لبخند) به نام تکسوار آسمونها
  • يادداشت : سفر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 82 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    کاش قلبم درد تنهايي نداشت ... سينه ام هرگز پريشاني نداشت کاش برگهاي آخر تقويم عشق ... حرفي از يک روز باراني نداشت کاش مي شد راه سخت عشق را ... بي خطر پيمود و قرباني نداشت

    دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را به ميهماني گلهاي باغ مي آورد
    دلم براي کسي تنگ است که چشمهاي قشنگش را به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت و شعرهاي خوشي چون پرنده ها ميخواند
    دلم براي کسي تنگ است که همچو کودک معصومي دلش براي دلم مي سوخت و مهرباني را نثار من مي کرد...

    سلام به شما مهربان - سال نو شما مبارك - اشعار زيباي شما را خواندم - اميدوارم همواره در پرنياني از لطف و مهر در كنار خانواده و دوستانانتان روزگار خوبي داشته باشيد

    سلام

    اينم كه عشقولانس

    اين كو شكلكش؟

    اين چرا اينجوريه نظر خواهيش؟؟؟؟؟؟

    وبلاگ باحالي داري

    اما من هر چي ويبلاگ رفتم امروز عشقولانه بوده

    بابا يه ذرم چرتوفرت بنويسين

    به منم سر بزن

    باي تا هاي

    سلام خوبيد؟داشتم رد ميشدم گفتم عرض ادبي كرده باشم.شاد باشيد و پاينده.ياحق

    سلام
    اگه مي توني سئوالات چهارگزينه اي ما رو جواب بده.
    وقتي ملوانان آزاد مي شوند...

    ارادتمند شما مهرگان ايراني [چشمک]

    بوس بوس بوس


    ميري ؟؟؟


    برو ..................


    ولي فقط اين و يادت باشه عزيز ...


    اشك زلالت و جلو چشم غريبه ها نريز ...


    اين دختر چقدر گله

    حيف كه من نمي بينمش

    سلام دوست خوبم بازم ميگم خيلي زيبا بود منم اپ كردم خوشحال ميشم نظرت رو بدونم موفق و شاد باشي
    مي‌ترسم مي‌ترسم؛ نه از تعقيب سايه و سنگ ، نه از شب‌هاي بي‌مهتاب و زوزه‌ي گرگ ، از آدم‌ها... از آدم‌ها مي‌ترسم . از آن‌که با من مي‌نشيند و برمي‌خيزد . از آن‌که هر صبح به سلامي و لبخندي پاسخم مي‌گويد . از دوست‌نمايان ... از آن‌كه دوست مي‌نمايد مي‌ترسم . از همانان‌که ــ به قول فروغ ــ مرا مي‌بوسند و طناب دار مرا مي‌بافند ... سال‌هاست که مي‌ترسم .....
    از انجا که بعضي از دوستان اقدام به توليد و ترويج مکتب جديدي به نام غزل پست مدرن در ادبيات معاصر کرده اند و براي موجه جلوه دادن اين مسئله که جريان کاذبي بيشتر نيست،ماني فست،مقاله،مناظره و گروهک ادبي تشکيل داده اند از
    ساير دوستان صاحب نظر و البته بي طرف دعوت ميکنم که جهت روشن شدن اين قضيه که ممکن است عزيزان را به بيراهه و فرعيات بکشاند مورد بررسي موشکافانه قرار داده و نظرات خود را اعلام نمايند تا پس از پايان نظر خواهي مقاله اي جامع و تخصصي به قلم چند تن از دوستان منتقد و صاحب نظر ارايه گردد
    1) به نظر شما ايا ميشود با توجه به عدم قطعيت در وضعيت ذکر شده غزل سرود
    با توجه به اين نکته زير بنايي که شاعر مجبور به پذيرفتن قطعيتهاي غير قابل انکاري
    از جمله قالب __ وزن از انجا که بعضي از دوستان اقدام به توليد و ترويج مکتب جديدي به نام غزل پست مدرن در ادبيات معاصر کرده اند و براي موجه جلوه دادن اين مسئله که جريان کاذبي بيشتر نيست،ماني فست،مقاله،مناظره و گروهک ادبي تشکيل داده اند از
    ساير دوستان صاحب نظر و البته بي طرف دعوت ميکنم که جهت روشن شدن اين قضيه که ممکن است عزيزان را به بيراهه و فرعيات بکشاند مورد بررسي موشکافانه قرار داده و نظرات خود را اعلام نمايند تا پس از پايان نظر خواهي مقاله اي جامع و تخصصي به قلم چند تن از دوستان منتقد و صاحب نظر ارايه گردد
    1) به نظر شما ايا ميشود با توجه به عدم قطعيت در وضعيت ذکر شده غزل سرود
    با توجه به اين نکته زير بنايي که شاعر مجبور به پذيرفتن قطعيتهاي غير قابل انکاري
    از جمله قالب __ وزن __ رديف و قافيه و ... است ؟

    2)ايا روند روبه رشد اين جريان کاذب در سير نزولي شعر و حتي مخاطبان شعر امروز و فرداي اين مرز و بوم تاثير مثبت دارد ؟

    لطفا نظرات را به دومين پست اين ادرس ارسال نماييد www.5mehr.blogfa.com

    وتقاضايي ديگر دارم که هر کدام از دوستان که اين کامنت را در جهت شرکت کردن عموم منتقدان و صاحب نظران به وبلاگهاي ديگر ارسال نمايند .
    با تشکر و سپاس__ رديف و قافيه و ... است ؟

    2)ايا روند روبه رشد اين جريان کاذب در سير نزولي شعر و حتي مخاطبان شعر امروز و فرداي اين مرز و بوم تاثير مثبت دارد ؟

    لطفا نظرات را به دومين پست اين ادرس ارسال نماييد www.5mehr.blogfa.com

    وتقاضايي ديگر دارم که هر کدام از دوستان که اين کامنت را در جهت شرکت کردن عموم منتقدان و صاحب نظران به وبلاگهاي ديگر ارسال نمايند .
    با تشکر و سپاس
    سلام محبوبه جان
    خواهر گل من بحث رو غزل پست مدرنه نه رو خود پست مدرن .
    من دارم اينو ميگم که با توجه به عدم قطعيت تو اين وضعيت ميشه اينهمه قطعيت رو وارد ماجرا کني بعد شم با يه مشت حرف بي اساس که معلوم نيست از دهن کدوم فيلسوف در اومده قضيه رو ماسمالي کني .نه عزيز من غزل /غزله و کارشون قابل احترامه اما بايد به جاي پست مدرن يه اسم ديگه روش بزارن تا خرهايي مثل من فريب اين جريان کاذبو نخورن . افتاد حالا .
    اما شعرت
    ما اينجا يه کارگاه ادبي داريم که دکتر گفته بايد هر هفته يه شعر از کس ديگه اي بيارين و در موردش حداقل يه دقيقه صحبت کنين من امروز شعرتو ميبرم و ميخوام ربع ساعت در مورد اين موجاي شگفت زده دعوا کنم . نظرت چيه .
    راستي دلم ميخواد اين شعرو با خط خودت داشته باشم مفرستي برام يا نه؟
    نميدونم هر موقع ميام سراغ اينتر نت چرا ناخود اگاه سر از اينجا در ميارم
    فعلا بايد اماده بشم با اجازه شعرتو الان مي نويسم که ببرم با خودم ،تو در مورد ليلاي من حرف نزدي بي معرفت .
    يه بار گفته بودم که من کار با ياهو و چه ميدونم ايميل و اين صحبتارو بلد نيستم يعني ياد نمي گيرم اما تو وبلاگ پست اولين پست وبلاگ که نظراتش کمه خصوصي و هر کي با من کار داشته باشه مياد اونجا و حرفاشو ميزنه .
    مگه تو تو چند سالته که به من ميگي شما جوونا؟
    به قول سارينا دختر خواهرم شدا فظ يعني خدا حافظ

    اگر مي آيي بگو ... من چشمهايم را مي بندم ، تو مي آيي ..

    تو مي آيي و من در کلبه ي شبها چراغ عشق را روشن مي کنم ،

    تو مي آيي ...

    هم اکنون انتظارت را مي کشم ... تو تمام راز فردايي تو مي آيي .

    با تو زندانم !
    با تو آزادم !
    با تو قفسم !
    با تو انبوهي از تضادم !
    سرخ و سبز ، صورتي و آبي ...
    زمزمه مي كنم هر لحظه هرز ، ترا ...
    بيهوده از بهشت سخن مي رانيم ...
    تنها يك روز پريدن به آنطرف ديوار بهشت موعود است ...
    پرواز كن قناري و نترس ...
    آسمان براي تو بي انتهاست ...
    سلام شما براي پست محبوبه نظر داديد و من به عنوان سرگروه اومدم تا ازحضورتون تشکر کنم ممنون به روز شديم خودم خبرتون مي کنم
     <      1   2   3   4   5    >>    >