سلام سلام
يقين دارم که مي آيي...... بيا اي آنکه نبض هستيم دردستهايت بود .
دل ديوانهام افتاده لرزان زير پايت بود
بيا اي آنکه رگهاي تنم با خون گرم خود . تماما معبري بودند تا نقش ترا همچون گل
سرخي . بگلدان دل پاکيزه گرمم برويانند
بيا . تا آخرين دم هم . قدمهاي تو بالاي سرم باشد . نگاهت غرق در اشک پشيماني
بروي پيکرم باشد
به روزيم...