وعده کردم که به تو سرنزنم
بـرسم تـا دم در ، در نزنم
قول دادم به غزلهاي خودم
زل به چشمـان تو ديگر نزنم
مطمئن باش ، خيالت راحت
گله اي از تو به دفتر نزنم
اين چه رسمي است که بايد يک عمر
حرف خود را به تو آخر نزنم
برو اي عشق ، برو تا اينکه
روي دستان تو پرپر نزنم