براي چشم تو گفتم غزل دلواپسي رو
واسه درد دل نداشتم بهتر از تو هيچکسي رو
تو دلت مث يه دريا ، پر موجه و تلاطم
توي وسعت نگاهت ، گم ميشه غربت مردم
مهتاب امشب توي چشمات ، روي تابيدن نداره
آسمون از پيش پاهات ، دل گلچيدن نداره
تو که برق اون نگاهت ، خورشيد شبهاي تاره
با تو پاييز و زمستون واسه من ، فصل بهاره
کاش دوباره لحظه هامو پر کنه عطر نفسهات
توي خلوتم بپيچه ، صداي خوش قدمهات
ميدونم که برميگردي ، واسه من همين يه دنياست
با خيال ديدن تو ، تو دلم ، يه عمره غوغاست !