سلام مريم جان .خوبي ؟
ممنون كه خبر دادي.قشنگه و البته غمگين.
در اخرين لحظه ديدار بهچشمانت نگاه كردم وگفتم بدان اسمان قلبمبا تو يا بي تو بهاريستهمان لبخندي كه توان رااز من مي ربود بر لبانتزينت بست.و به ارامي از من فاصلهگرفتي بي هيچ كلامي.من خاموش به تو نگاه مي كردمو در دل با خود مي گفتم :اي كاش اين قامتنحيف لحظه اي فقط لحظه اي مي انديشيد كهاسمان بهاري يعني ابرباران رعد وبرق و طوفانناگهاني و اين جمله ،جمله ايبود بدتر از هر خواهشبراي ماندن و تمنايي بود براي با او بودن. ..........
اميدوارم موفق و جاري باشي پاييزي عزيز........