پلکهايم توان دزديدن نگاهت را ندارد چشمهايم شرمسار از حضورت خيره به پاهايم که در لرزش ديدارت منتظر سقوط هستند و من ترکيبي از اين اجزا دل به سلامت دادم
سلام