سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه]

(رویای لبخند) به نام تکسوار آسمونها

 
 
تو رو خدا بگید نره ...!!!(جمعه 86 شهریور 30 ساعت 10:6 عصر )

 

اگه گفتم خداحافظ نه این که رفتنت سادست ، نه اینکه میشه باورکرد دوباره اخرجاده است....

خداحافظ  واسه اینکه نبندی دل به رویاها ، بدونی با تو و بی تو همینه رسم این دنیا...

  

 

آی غنچه ها ، آی کوچه ها ، تو رو خدا بگین نره


پیاده ها ، سواره ها ، مسافرای جاده ها
، تو رو خدا بگین نره


تو رو خدا بگین نره
، اگه بره ، من حرفامو به کی بگم ؟


آخه من
هم عاشق شدم ، داره میره ، من چی بگم ؟


آهای شبا ، ستاره ها ، ترانه ها ، اگه بره ، قشنگی ها رو میبره


آی آدما
، مسافرا ، پنجره ها ی کوچه ها ، تو رو خدا بگین نره


عاشق شدم ،
اون می دونه ، واسه همین داره میره


اگه بره
، کی تو شبام ، شعرام رو ازمن می گیره ؟


نرو...
بمون...اگه کمم ، عاشق شدم خیلی زیاد


یادش به خیر... چه زود گذشت ،
اون اولا یادت میاد ؟


مترسکی غریب بودم ، تنها بودم ، ساکت وبی صدا بودم


قشنگ بودی
، بچه بودم ، از آدما جدا بودم


یه حرفی موند توی دلم ، بهت بگم ، از روزی که گفتی میرم


خواستم بگم
، دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم


نه خنده ها
، نه گریه ها ، نه اونهمه ترانه و گلایه ها


هیچی به یادت نمیاد؟ نه بوسه و نه کوچه و نه سایه ها ؟


داره میره ،
تا دوباره ، ساکن اون شبها بشم


تو باغ سرد لحظه هام
، مترسکی تنها بشم


عمرمنم
با رفتنت ، انگاری رو به آخره


منم می خوام عاشق بشم
، تو رو خدا بگین نره


می خواد بره ،
تنها بره ، تو فکر راه سفره


آی آدما ،
ستاره ها ، مسافرا ، تو رو خدا بگین نره ...

 

 

 

خدایا به اندازه تمامی روزهای رفته آرزوهای مچاله شده می بینم

 و به اندازه تمام ستاره های نقره ای شب یلدا آرزوهای نداشته !

 ولی هنوز امید وارم !!!

چون باور دارم که ارزوهای آبی ات

 روزی صدایم می کنند !!!!!

 

یادت باشه :

 

بیشترین فاصله برای من کمترین فاصله از توست ...ت

 

 

 امشب شب بی کسیه

یکی به دادم برسه

تنها ترین عشق زمین امشب به آخر می رسه

امشب شب تنهاییه

سر روی زانوم می ذارم

آخه تو اینجا نیستی و غزل غزل گریه دارم

غصه نشسته تو دلم

حرفی نزن چیزی نگو

فقط بزار گریه کنم

می خوام با بارون چشام فاصله ها رو کم کنم

ترک ترک دلم شکست

کسی به دادم نرسید

گریه های تنهایی مو  هیچکی به جز خودم ندید

از هم دیگه جدا شدیم

به راه و رسم زندگی

بودن تو یه لحظه بود رفتن تو همیشگی ...!!!

  

 ** این آپ با کمک پسر مشرقی ( محمد ) عزیزبود

بخاطر همه چیز ازش ممنونم **

 

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?