salam
من در اين تاريكي
امتدادتر بازوهايم را
زير باراني مي بينم
كه دعاهاي نخستين بشر را تر كرد.
***
در گشودم به چمن هاي قديم،
به طلايي هايي، كه به ديواراساطير تماشا كرديم.
ريشه ها را ديدم
و براي بته نورس مرگ، آب را معني كردم.