• وبلاگ : (روياي لبخند) به نام تکسوار آسمونها
  • يادداشت : تقديم به بازنده هاي بازي عشق !!!
  • نظرات : 20 خصوصي ، 144 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10      >
     
    + بيكس 
    سلام خيلي خوب بود موفق باشي
    + بيكس 
    سلام خيلي خوب بود موفق باشي
    + تنهاي عاشق 

    راستي تولدت مبارك

    البته ببخش كه دير شد . اما هر روزي كه شاد باشي اون روز روز تولدته .

    و تا زماني كه با ما باشي روز تولد ماست ....

    + تنهاي عاشق 

    ميدوني فرق لبخند من و تو چيه ؟

    تو وقتي شادي مي خندي اما من وقتي تو شادي مي خندم ...

    پس بخند گلم . بخند كه دنيا محل گذره ...

    من و همه ي دوستاي وبلاگت خنده هات رو خيلي دوست داريم . پس قول بده هميشه شاد باشي و لبات پر خنده ...

    + تنهاي عاشق 

    ميدوني فرق لبخند من و تو چيه ؟

    تو وقتي شادي مي خندي اما من وقتي تو شادي مي خندم ...

    پس بخند گلم . بخند كه دنيا محل گذره ...

    من و همه ي دوستاي وبلاگت خنده هات رو خيلي دوست داريم . پس قول بده هميشه شاد باشي و لبات پر خنده ...

    + آرش 

    وقتي يه بار از يه نفر ضربه مي خوري درست مثل اين مي مونه که با ماشين بهت زده و داغونت کرده ولي وقتي مي بخشيش درست مثل اين مي مونه که بهش فرصت دادي تا دنده عقب بگيره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چيزي ازت نمونده

    سلام مريم جان .

    استاد به اين خوبي ديده بودي بياد وبلاگت ؟

    چي شده ؟ اين چه متني بود ؟ اتفاقي افتاده ؟

    اگر چيزي هست و غريبه نيستم خوشحال ميشم در جريان باشم .

    همه ي آرزوهاي خوب رو تقديم ميكنم بهت .

    + روزبه 

    سلام عزيز !

    خيلي عالي بود . اما چرا غمگين ؟

    آخه دختر پاييزي كه نبايد غمگين باشه ///

    دختر شبهاي پاييز : نميدونم چرا غمگين نوشتي اما اينو بدون نامرديهاي دنيا زياده پس هيچوقت بهش دل نبند تا بتوني ازش به راحتي جدا شي .

    اميدوارم به همه ي آرزوهاي رنگيت برسي

    در آخر :

    قصه ي عشق من و تو ، قصه ي برگه و پاييز

    بشكنه اون دستايي كه ؛ پر پروازمون و چيد .

    شاد باشي مريم پاييزي

    دوست عزيز سلام

    ممنونم كه به وبلاگم امدي.

    مطلب خيلي زيبايي بود.اپ كردي خبرم كن.

    موفق و پيروز باشي.

    چگونه مي توان به آن كس كه مي رود اينسان صبور، سنگين، سرگردان فرمان ايست داد... در سرزمين آدمكان معيار هاي سنجش هميشه بر مدار صفر سفر كرده است...

    سلام

    پست زيبايي بود

    عكست هم خيلي دلنشين بود

    موفق باشي دوست عزيز

    سلام

    زيبا اما غم انگيز

    ممنون كه خبرم كردي لذت بردم

    salam maryam jon khobi web ghashnghi darai ival dastst dar nakoneh
    + پسر مشرقي 

    هرچند که دلخسته ترينم ، بانو


    مهتاب هميشه شب نشينم ، بانو


    اما تو که لبخند زدي حس کردم


    خوشبخت ترين مرد زمينم ، بانو

    + پسر مشرقي 

    چنان زندگي کن

    که کساني که تو را مي شناسند اما خدا را نمي شناسند

    به واسطه ي آشنايي با تو ، با خدا آشنا شوند ...

    + پسر مشرقي 

    در مشرق عشق دشت خورشيد تويي

    در باغ نگاه ياس اميد تويي

    در بين هزار پونه آنكس كه مرا

    چون روح نسيم زود فهميد تويي

     <    <<    6   7   8   9   10      >